شروع !؟!

آخرین مطالب

امکانات وب

یک اسفندتان را چگونه گذراندید ؟

برگشته میگه ادم وقتی یکیو دوس میداره ایطوریه ! نمیگی عاشقت شم ، به زنت و میم خیانت کنم ؟ :) بهترین استاد دنیا بودنت ، فقط وقتایی که حالم بده و بعد کلاس میریم دور دور . من عاشقتم که عمو جانم...اینارو مینویسم تا یادم نره خوبیا و مهربونیاتو..اصلا مگه میشه یادم بره ؟؟ ... به تاریخ یک اسفند... شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

برو بریم بیبی :)

پاشیم بریم سراغ درسا یازده دوازده شب برگردیمممم....بروووو بریمممممممممممم شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

......

من مطلبایی رو رمز دار میکنم که فقط واسه خودم نوشتمشون ، فقط و فقط واسه خودم . این جور دلنوشته هارو دوست ندارم با هیچکی شریک بشم ، چون خالصانه ترین حس و حالمه...میخوام نگهشون دارم تا ابد ، حکشون کنم رو قلبم... شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

اینستاگرام

نمیدونم چرا ولی جدیدا حالم از اینستا بهم میخوره...خسته کننده ، تکراری ، حال بهم زن...شاید اگه اینستا نبود اولین اشتباهامو نمیکردم ، کارای اشتباهی ، ادمای اشتباهی ، حسای اشتباهی . ولی از یه طرفم الان کلی تجربه پیدا کردم...ولی خب تجربه به چه قیمتی !؟ دیلیت اکانت نکردم ، ولی دیگه بهش سر نمیزنم.....ملالت اورترینه واسم. شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

اولین

ادمی که اولین حسو بهم داد جیم بود . یه رابطه ی غلط ، یه حس اشتباهی . شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

قند و شکر

حس میکنم به زودی دیابت میگیرم...من داییم و بابام و پدربزرگم و مادربزرگم قند دارن . منم با این وضع هر روز تو کتابخونه بستنی و شیرکاکائو خوردن به زودی زود به فنای سگ میرم. شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 5:37

تجربیات گه هربار

من از پارسال که وارد اجتماع شدم و با ادمای مختلفی سروکار داشتم مهم ترین نکته ی که دریافتم این بوده که مردا دروغگو ترین ادمای روی زمینن. همش میخوان با لاف زدن خودشون رو ادمای خیلی شاخ و مهمی جلوه بدن ؛ میخوان بگن همه کشته مرده و سینه چاکشونن ؛ همه نوکرباباشونن . حتی ریقوترینشونم چنین عقایدی داره . شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 1:36

نون اور

با مامان هم یه دعوای اساسی کردم ، سر اینکه نه خودش میره نون بخره نه میزاره من برم در نونوایی . وقتی من نون میخرم دعوا راه میندازه که یه دختر تنها نباس بره و خوبیت نداره و این حرفا و اون نون رو نمیخوره میندازه تو سطل !! وقتی هم به خودش میگم چرا نون نگرفتی میگه مگه من برده تونم !؟؟!؟ شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 1:36

مامانم

مامانه من فقط اونجاش که تو چشم و هم چشمی با عمه ام عید امسال جو گرفتش رفت کل چیزای خونه رو جدید کرد ، همهههه چیزو.از یخچال و تلویزیون و مبل و پرده و ماشین ظرفشویی گرفته تا دمپاییای دسشویی.بعد حالا همه شروع !؟!...ادامه مطلب

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 1:36

زندگی

میخوام خیلی از پستای قبلیو پست موقت کنم....یه زندگی جدیدو شروع کنم...واستون از خوشیام بنویسم...همین شروع !؟!...

ما را در سایت شروع !؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : glshid بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 1:36